English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dual carriageway road U راه با دو شوسه جدا
dual carriageway road U راه بادو جاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dual carriageway U شوسه دوگانه
dual carriageway U راه ارابه رو دو خطی
single carriageway road U راه با یک جاده
single carriageway road U راه با یک شوسه
carriageway U راه کالسکه رو
carriageway U راه ارابه رو
bridge carriageway U شوسه پل
dual U سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
dual U حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
dual U استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
dual U استفاده ازیک جفت
dual U دو لیست موازی جدا از اطلاعات
dual U دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
dual U دوتایی
dual U دولا
dual U دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
dual U دوجنبهای همزاد
dual U دو واحدی
dual U دوگانه
dual U دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
dual U دوتائی
dual U در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
dual U سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
dual agent U عامل دو جانبه
dual indicator U نشاندهنده دوتایی
dual tire U لاستیک دوبل
dual meet U مسابقههای تیمی
dual impression U برداشت دوگانه
dual intensity U تاکید علائم خاص
dual sensation U احساس دوگانه
dual lane U راه دو طرفه
dual lane U راه دو خطه
dual magneto U مگنت دو برقی
dual personality U شخصیت دوگانه
dual operation U عمل همزاد
dual nationality U تابعیت مضاعف
dual magneto U مگنتوی دوتایی
dual seat U زینموتور
dual agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual ignition U احتراق دو برقی
the dual number U تثنیه
dual granulation U باروت دو حبهای
dual density U تراکم مضاعف
dual crank U میل لنگ دوبل
dual compressor U کمپرسور دوتایی
dual morality U دوگانگی اخلاقی
dual processors U پردازندههای دوگانه
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
dual carriageways U شوسه دوگانه
dual carriageways U راه ارابه رو دو خطی
dual capacitor U خازن دوبل
dual carriage way U شاهراه دو طرفه
dual disk drive U گرداننده دیسک دوگانه
dual channel controller U کنترل کننده دو کاناله
dual ignition system U سیستم احتراق دوتایی
dual in line package U بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
dual y axis graph U نمودار با دو محور y
dual port ram U حافظه تسهیم شده
dual price system U نظام دو قیمتی
dual labor market U بازار کار دوگانه
dual purpose gun U توپ دو کاره
dual sex therapy U درمان دو جنسیتی
dual swivel mirror U آینهبازشو
dual tone horn U بوق با دو صدا
dual channel sound system U کانال صوتی دوگانه
dual sided disk drives U گردانندههای دیسک دو طرفه
dual channel television sound system U کانال صوتی دوگانه
the road U شاهراه
the road U شارع عام
one way road U راه یک سویه
one way road U راه یکطرفه
on the road U مسافر
road U راه
on the road U در راه
to take to the road U راهزن شدن
in the road U مانع راه
two way road U راه دو طرفه
two way road U راه دو سویه
in the road U درسر راه
to take to the road U راهزنی کردن
road a U مسیرجاده
on the road <idiom> U سفر کردن
road U خیابان
road U گذرگاه
Are we on the right road for ... ? آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
road جاده
road U شارع
road U طریق خیابان
road U راه اهن
road U بجاده
road U معبر
royal road U اسهل طرق
secondary road U جاده درجه دو
rules of road U قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
royal road U اسان ترین راه
shoulder of road U شانه راه
service road U شوسه کناری
secondary road U جاده فرعی یا درجه 2
service road U جاده کناری جاده سرویس
to hog the road U بی اعتنا به حقوق سایررانندگان درجاده تجاوز کردن
the impediment of a road U پا گیرهای جاده
the impediment of a road U موانع جاده
temporary road U راه موقت
road marking U علامت راه
tall road U راه با جدار
state road U شاهراه
skid road U جاده لیز ولغزنده
road work U دویدن جادهای در تمرین بوکس
road traffic U امد وشد خیابان
road roller U جاده صاف کن
road reconnaissance U عملیات شناسایی جاده ها
road racer U دونده ماراتون
road race U دو ماراتون
road plantation U درختکاری راه
road oil U روغن برای راهسازی
road oil U نفت راه
road net U شبکه جاده ها
road movement U حرکات روی جاده
road movement U راهپیمایی
road metal U قلوه سنگ
road metal U سنگ سنگ فرش
road roller U غلطک ویژه جاده صاف کنی
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
road side U کنار جاده یا خیابان
road traffic U ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic U رفت و امد خیابان
road time U زمان عبور از جاده
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
road time U زمان حرکت ستون در روی جاده
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
road tar U قطران برای راه
road tanker U اتومبیل مخزن دار
road system U شبکه راهسازی
road system U شبکه راهها
road surface U رویه راه
road space U فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
road marking U نشانه گذاری راه
Road Town U توانائیدرقضاوتعادلانه
Road signs U علائم راهنمایی و رانندگی جاده
a corduroy road U جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
road sweeper U ماشین خاکروب
road hole U گودی
road hole U دست انداز
road hole U چالاب
road assistance U امداد جادهای
Where does this road lead to? U این جاده به کجا میرود؟
The road was blocked. U راه بسته بود
The road was greasy. U جاده چرب بود ( لغزنده )
The road is blocked. U راه بسته است
To widen a road . U جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
get the show on the road <idiom> U شروع کار روی چیزی
hit the road <idiom> U ترک کردن (معمولابرای ماشین)
road hog <idiom> U راننده بیابان
middle of the road <idiom> U سردوراهی گیرکردن
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
road sense U جنسی
road sense U کلمه
top road U محلعبورفوقانی
where does this road lead to U این راه بکجا میرود
uneven road U جاده ناهموار
tote road U جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
to stand across the road U درمیان جاده ایستادن
to maintain a road U نگهداری کردن
to maintain a road U جادهای را
third class road U جاده درجه سه
the road was impaired U جاده خراب شد
the road was impaired U جاده خراب بود
the road to tehran U راه یا جاده تهران
road ditch U آبرو [جوی] کنار راه
road ditch U راه آب [کنار جاده]
slippery road U مسیرسراشیبی
road number U شمارهخیابان
road narrows U جادهباریکمیشود
road communications U ارتباطجادهای
haulage road U جادهکشش
road ditch U خندق جاده
bottom road U راهزیرین
middle-of-the-road U بیطرف
middle-of-the-road U میانه رو
the road to happiness U راه خوشبختی
post road U جاده پستی
earth road U راه خاکی
knight of the road U راهزن پیاده
high road U جاده عمده
high road U شاهراه
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
sand road U راه شنی
gravel road U راه شنی
granger road U راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
granger road U قطارغله
frontage road U جاده کناری
frontage road U شوسه کناری
link road U راه فرعی
local road U راه محلی
paved road U راه روسازی شده
paved road U راه پوششدار
paved road U راه روکش شده
pack road U جاده مال رو
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com